آهنگ هایلند شادی ها و خطرات گم شدن در طبیعت را به تصویر می کشد
A Highland Song بازی جدیدی از Inkle است، داستان سرای تحسین شده ای که مسئولیت Heaven’s Vault، 80 Days، Overboard!، Pendragon and the Sorcery را بر عهده دارد! تنظیمات و برای این ماجراجویی، ژانر دوباره تغییر کرده است. این هنوز یک بازی داستان سرایی در هسته خود است، اما در یک پوسته پلت فرم پیچیده شده است. شما نقش یک بانوی جوان به نام مویرا را بازی می کنید که آرزوی دیدن دریا را دارد، بنابراین در جستجوی دریا از خانه فرار می کند و به ارتفاعات اسکاتلند و فراتر از آن می دود. شما کنترل می کنید که او چگونه می دود، می پرد، و چگونه بالا می رود، گاهی اوقات این کار را با ضرب آهنگ موسیقی محلی که به طور پراکنده از بازی فوران می کند انجام می دهید.
من معتقدم این یک بازی الهام گرفته از ماجراهای سرگردان واقعی جوزف هامفری، یکی از بنیانگذاران Inkle است که زمانی در ارتفاعات گم شده بود. اما همچنین الهام گرفته از بسیاری از نویسندگانی است که سعی کردهاند جادوی ارتفاعات و قدم زدن در طی سالهای بسیار زیادی را به تصویر بکشند. در این قطعه من و کریستین دونلان بازی را انجام می دهیم و در مورد تجربیات خود با آن صحبت می کنیم.
A Highland Song “به زودی” برای رایانه های شخصی و نینتندو سوییچ منتشر می شود – انتظار می رود اواخر امسال باشد، اگرچه هنوز تایید نشده است.
کریس: نمی خواهم زیاد بگویم، اما وقتی حدود ده سال پیش تشخیص داده شد که ام اس دارم، از اینکه روزهای تحرکم به پایان رسیده است، وحشت داشتم. من واقعاً شروع به جستجوی بازیهایی کردم که در مورد لذت حرکت باشد – بازیهایی مانند Crackdown و Tomb Raiders اصلی که همه در مورد این بودند که چگونه میتواند شبیه دویدن و پریدن و آن همه جاز باشد. فکر میکنم از این فرصت استفاده میکردم تا کاری مانند «آهنگ هایلند» انجام دهم.
من خیلی خوش شانس بودم و ده سال بعد هنوز پاهایم را می لرزم و اگر چیزی باشد حتی بیشتر راه می روم و حتی بیشتر به این موضوع توجه می کنم که راه رفتن چه حسی دارد و چه ویژگی های خاصی دارد. واقعاً من را کنجکاو می کند که بازی ای را انجام دهم که دقیقاً در مورد آن باشد. آیا به نظر شما این روشی منصفانه برای دسته بندی این بازی است؟ آیا فکر می کنید این بخشی از معنای Inkle در اینجا است؟
برتی: من فکر می کنم این کاملاً در مورد لذت حرکت و حرکت است. یکی از بازیهایی که واقعاً من را به یاد آن میاندازد، ماریو است، در روشی که با دویدن در یک جهت سرعت میگیرید و در روشی که بازی از شما میخواهد از روی موانع بپرید – گویی مهمترین چیز جریان و ریتم بدون مانع است. من گمان می کنم که به ارتباط بازی با موسیقی نیز ربطی داشته باشد.
به طور خلاصه توضیح میدهم: لحظاتی در بازی وجود دارد، معمولاً زمانی که شما در حال پایین آمدن از یک شیب بزرگ هستید (و اغلب به دنبال یک گوزن)، که در آن بازی با موسیقی، موسیقی محلی قطع میشود و از شما خواسته میشود دکمهها را فشار دهید. در زمان به طوری که، من مطمئن نیستم که جریان ادامه داشته باشد؟ به نظر می رسد مکانیکی برای طی کردن مسافت های طولانی یا بالا رفتن از شیب های بزرگ است. و فکر میکنم فکر پشت آن، غزلگویی و احساس رها شدن وحشیانهای است که هنگام مسابقه بر فراز تپهها به آن دست میدهی – نه اینکه من تا به حال از تپهای بدوم. چرا باید این کار را بکنم؟
اما با توجه به اینکه واقعاً در مورد چیست، به نظر می رسد یک بازی دشوار است، اگر منطقی باشد؟
کریس: آره! و هر چه بیشتر بازی کنم، بیشتر دوستش دارم. بنابراین این یک بازی است که در آن شما با پای پیاده از تپه ها و کوه ها عبور می کنید، اما سفر همیشه این انتخاب ها را به شما می دهد. در ابتدا مانند یک چیز کلاسیک چپ یا راست به نظر می رسد، اما پس از آن همه این لحظات وجود دارد که می توانید به نوعی به صفحه حرکت کنید و از یک سطح دو بعدی به سطح دیگر بپرید. همچنین بخش های کوهنوردی و حتی کمی غارنوردی نیز وجود دارد. یک حرکت با حرکت دیگری ادغام میشود و سپس آیتمها را جمعآوری کردم، قطعات نقشه جدید را پیدا کردم و برای استراحت، صرفهجویی در انرژی و فرار از باران توقف کردم.
چیزی که من میخواهم بگویم این است که چیزهای زیادی در جریان است، سیستمهای زیادی که به نظر میرسد با انتخاب بازیکن برای رفتن بعدی، بسیار ظریف کنترل میشوند. و بعد از مدتها بازی، این احساس سرگیجهآور خوب به من دست میدهد که محدودیتهای بازی و امکاناتی که در اینجا ممکن است را نمیدانم.
آیا می توانم به طور خلاصه چیزی در مورد صاف بودن بگویم؟ بازی دارای این نوع خارق العاده صافی خشن است. شما در حال بالا رفتن از این دامنههای کوه دو بعدی هستید، اما بعد از چند دقیقه واقعاً احساس میکنم که احساس میکنم زمین از میان انگشتان و دستانم حرکت میکند. و وقتی سطوح را تغییر میدهید و از پیشزمینه به پسزمینه میروید، به کوهی که من تصور میکردم فقط یک منظره است، این سردرگمی جادویی فضای دو بعدی و سه بعدی وجود دارد. توجه به چند مورد: من به طرز شگفت انگیزی در این بازی گم شده ام. آیا احساس می کنید گم شده اید؟
برتی: ها ها – کاملا! فریبنده است، اینطور نیست؟ به نظر نمی رسد که باید خیلی سخت باشد – اگرچه “سخت” کلمه درستی نیست. به نظر نمی رسد که نباید خیلی پیچیده باشد زیرا از نظر ظاهر و سرزندگی شخصیت بسیار دوستانه است. و با این حال تپه ها یا کوه ها نفوذ ناپذیری بسیار طبیعی دارند – من نمی دانم چگونه آنها را طبقه بندی کنم، اما آنها هستند. بزرگ، نوعی دلسرد کننده است. و من عشق تنها راه برای پیمایش آن استفاده از نقشه های خط خورده یا – و من به ویژه این را دوست دارم – فولکلور است. با استفاده از نوعی خرد طبیعی که در طول نسل ها منتقل شده است.
و این ارتباط با دودمان طولانی و بزرگ به اندازه خود کوه ها یا تپه ها است که مرا مجذوب خود می کند. اینکه سالها قبل از من در این مناطق مردمانی بودند که به این تپهها و کوهها سفر کردند و با آنها رابطه محترمانه برقرار کردند. چند نفر در اینجا با خیره شدن به آسمان شب ماجراهای مشابهی داشته اند یا افکار مشابهی داشته اند؟
شما این را مطرح کردید، اما من دوست دارم که چگونه بازی جلوههای عنصری مانند سرما، باران و باد را روی شما میگذارد و باعث میشود شما احساس کوچکی و آسیبپذیری کنید. این ممکن است یک سوال احمقانه به نظر برسد، اما آیا بازی به شما این حس را می دهد که واقعاً در آنجا در آن تپه ها باشید؟
کریس: کاملا! اما به نوعی توسط صافی، سرزندگی، تاثیر رنگهای زنده که کوهها و جهان را زنده کرده است، منتقل میشود، تا جایی که هنوز میتوانید ضربههای قلم مو را در برخی مکانها ببینید؟
من تمایل دارم که Inkle را نوعی موجود ادبی بدانم، و نمیدانم که چقدر از این بازی از چیزی مانند کوه زنده نان شپرد الهام گرفته شده است. این کتاب کوتاه اما فوق العاده غنی در مورد Cairngorms، اکتشاف، کشف و زندگی آنها در اطراف آنها است. و این احساس بسیار زیادی دارد، نه فقط اسکاتلندی بودن و توجه به طبیعت، بلکه حس نزدیک شدن به یک مکان از زوایای مختلف و راضی بودن به گم شدن در چیزی بسیار بزرگتر؟
با توجه به آن، و برای جمع بندی همه چیز به نحوی، شما اینکل را خیلی بهتر از من می شناسید. آیا Inkle کلاسیک زیادی در آن می بینید؟ تا آنجا که من می توانم بگویم، آیا احساس می شود که آنها ایده های خود را می گیرند و همزمان از آنها دور می شوند، در حالی که به طور همزمان چیزی را به غنی ترین بیان آن سوق می دهند؟ این یک جهت جدید است، اما هسته ای وجود دارد که به طور کلاسیک یادآور Inkle است؟
برتی: کاملا. من چندی پیش با بنیانگذاران Inkle مصاحبه کردم و معتقدم این بازی بر اساس تجربه جوزف هامفری از گم شدن در ارتفاعات است. اما همانطور که شما گفتید کاملاً ادبی است. به یاد میآورم که یکی از بنیانگذاران، جان اینگولد، در مورد اینکه چگونه برای انتقال جادوی چیزی مانند راه رفتن در یک بازی تلاش کردهاند و چگونه برای رسیدن به آن به منابع ادبی دست یافتهاند، صحبت میکرد.
اما بله، یکی از ویژگی های Inkle، به نظر من، ظرافت در سادگی و حذف هر چیزی است که مورد نیاز نیست – و شاید این دقیقاً همان چیزی است که در ابتدا با توجه به مقدار موجود در اینجا فریبنده است. این که ابتدا فکر می کردید فقط خامه است و بعد شیرجه زدید و چیزهای بیشتری در آنجا پیدا کردید کمی چیز بی اهمیت است. به قدری که اولاً دارم میمیرم لقمه ای بخورم و ثانیاً خیلی کنجکاو هستم که بدانم A Highland Song چه چیز دیگری برای گفتن دارد.
تنظیمات کوکی را مدیریت کنید