«پرسی جکسون و المپیکیان» می گوید، اما همیشه نشان نمی دهد
دیزنی پلاس پرسی جکسون و المپیکی ها این سریال وظیفهای داشت که هم فوقالعاده ساده و هم کاملاً غیرممکن بود: اقتباس از یک مجموعه کتاب و انجام آن بهتر از دفعه قبل.
اقتباس از مجموعه کتاب های محبوبی که بسیاری با آن بزرگ شده اند هرگز آسان نیست، اما باز هم، مطمئناً هر چیزی بهتر از اقتباس فیلم بدنام 2010 است که نویسنده آن را رد کرده است. روند و قول می دهد که این نمایش همه چیز را درست انجام دهد.
شاید به همین دلیل است که در پایان فصل اول پرسی جکسون و المپیکی ها کمی خالی احساس می کند همه ی کادرها را مشخص می کند، اما تقریباً به نظر می رسد که سریال سعی می کند از مسیر خودش خارج شود، و ناامیدانه سعی می کند جلوتر از بینندگان آشنا با مواد منبع بماند تا مجریان برنامه در نهایت بتوانند قسمت هایی از کتاب هایی را که قبلا هیچ شانسی روی صفحه نمایش بزرگ نیست با این حال، مایه شرمساری است، زیرا چیزهای شگفت انگیز زیادی در طول نمایش وجود دارد که آن را تقریباً شگفت انگیز می کند – و این جرقه ها هستند که شعله هواداران را در سرتاسر آن شعله ور کرده اند.
[Ed. note: This review contains spoilers for Percy Jackson and the Olympians.]
فصل اول از پرسی جکسون و المپیکی ها اقتباس از اولین کتاب از سری به همین نام توسط ریک ریوردان، که در آن پرسی جکسون نوجوان مشکل دار (واکر اسکوبل) متوجه می شود که اسطوره های یونان واقعی هستند و او در واقع پسر پوزیدون است. همراه با آنابث (لیا جفریس)، دختر آتنا، و دوست طنزپردازش گروور (آریان سیمهادری)، پرسی برای بازیابی رعد و برق دزدیده شده زئوس و (از همه مهمتر برای او) نجات مادرش، سفری را آغاز می کند.
هر انطباق برخی از عناصر منبع را تغییر می دهد و پرسی جکسون و المپیکی ها مستثنی نیست با این حال، در این مورد خاص، به نظر میرسد بسیاری از تغییرات بهروزرسانیهای عمدی برای بهروزرسانی داستان هستند. برخی از این بهروزرسانیها منطقی هستند: برای مثال، بازیگران بسیار فراگیرتر از سری اول Rick Riordan هستند. هیچ جوک دخترانه بدی وجود ندارد که هزینه کل کلبه آفرودیت باشد. و البته کتابها کل بیت «خدایان یونانی پیرو نور تمدن غرب» را داشتند، مفهومی بسیار اروپا محور که خوشبختانه برای سریال بازنشسته شد. اینها همه چیزهای کوچک و سطحی هستند که قطعاً به به روز رسانی ملایم کتاب ها کمک می کنند تا بهتر با انتظارات طرفداران مدرن مطابقت داشته باشند. بنابراین، تغییری که مستقیماً متوجه مخاطبانی است که با کتاب بزرگ شده اند، بیشترین لذت را از نمایش می گیرد.
کتابهای اصلی پرسی جکسون در درجه اول برای آشنا کردن خوانندگان جوان با اساطیر یونان طراحی شده بود، اما اکنون برخی از این خوانندگان جوان مسنتر هستند و این فرنچایز به آنها نکات خدایان و هیولاها را آموزش داده است. در سریال، این بدان معنی است که پرسی و دوستانش بلافاصله متوجه می شوند که چه تهدیدهایی در انتظارشان است و هوشمندانه از مشکلات مشابه در کتاب اجتناب می کنند. مطمئناً، میتوانید توضیح دهید که چگونه این معنا دارد – این دنیایی است که گروور در تمام زندگیاش میشناخت، آنابث همیشه با هیولاها میجنگید، و پرسی با مادرش بزرگ شد که اسطورههای یونانی را به عنوان داستانهای قبل از خواب برای او تعریف میکرد – اما لذت این کار چیست؟ در داشتن شخصیت هایی که یک قدم از همه چیز جلوتر هستند؟ نه به اندازه هیجان، نه به اندازه اکتشاف. همچنین بسیاری از اکشنها را قطع میکند و احساس میکند که شخصیتها به جای اینکه خودشان آن را تجربه کنند، به ما میگویند که چه اتفاقی در حال رخ دادن است.
در عوض، این احساس عجیب به شما دست میدهد که مجریان برنامه به سرعت در حال حرکت هستند و سعی میکنند تا جایی که ممکن است داستان را از مسیر خود خارج کنند تا بتوانند برای کتاب بعدی کاملا آماده شوند. متوجه شدم طرفداران سری کتاب ها (مثل من) داستان را می شناسند دزد رعد و برق. شما در حال حاضر فیلم 2010 را دارید، برای آنچه ارزش دارد. آنها چیز بعدی را میخواهند، میخواهند شخصیتها و داستانهای مورد علاقهشان را ببینند، میخواهند کل سریال را به جای قسمت ابتدایی بارها و بارها روی صفحه ببینند. اما فصل اول شبیه پژواک داستان به نظر میرسد، مثل اینکه به شدت به تماشاگرانی متکی است که با خلاصهای از SparkNotes موافق هستند، در حالی که واقعاً باید مبنای روششناختی فصلهای آینده باشد.
ناامید کننده ترین قسمت آن پرسی جکسون و المپیکی هابا این حال، لحظههای درخشانی است که کار میکند، زیرا نشان میدهد که مجریان برنامه احساسی نسبت به آنچه که یک اقتباس تلویزیونی نیاز دارد، دارند. با توجه به روایت مستقیم پرسی، این مجموعه کتاب واقعاً به هیچ لحظه پس زمینه عمیق تری برای شخصیت های دیگر نپرداخته است. اما یک اقتباس تلویزیونی ممکن است. به عنوان مثال، مکالمه بین آرس (آدام کوپلند) و گروور در غذاخوری، در واقع راهی عالی برای نشان دادن حساسیت گروور به عملکرد خدایان بود. بله، او چیزی را کشف می کند، اما یک روش واضح و تشدید آن وجود داشت تا اینکه او فوراً یک تهدید را تشخیص دهد. (ناگفته نماند که فقط تعامل جدیدی با آرس فوقالعاده کوپلند داشت.) بهترین مثال، لحظه لطیف و دردناک بین سالی (ویرجینیا کال) و پوزیدون (توبی استفنز) در پایان قسمت 7 است.
در طول اپیزود فلاش بک های زیادی به مبارزات سالی به عنوان یک مادر مجرد با کودکی مشکل دار که اتفاقاً پسر خدا بود وجود داشت و اوج آن احتمالاً بهترین صحنه سریال بود. کل این فلاش بک به روشن شدن این دنیای پیچیده از خدایان و هیولاها کمک کرد، شخصیت سالی و رابطه او با پرسی و پوزیدون را گسترش داد و همچنین باعث ایجاد ترس های لذیذ انسانی در پوزیدون شد. صحنه پایانی به زیبایی تلخ و شیرین بود و نمونه ای آزاردهنده و وسوسه انگیز از این بود که مجریان برنامه از این رسانه خاص برای انجام کاری که منبع اصلی قادر به انجام آن نبود استفاده می کردند.
در نهایت، چیزی که بیشتر از همه در مورد این اقتباس آزاردهنده است این است که فقط شامل چند بخش از یک نمایش عالی است. پرسی جکسون و المپیکی ها. همه چیز در مورد سالی جکسون بسیار متفکرانه انجام شده است و واقعاً کمک میکند تا دنیا را بسازد. اسکوبل، جفریس و سیمهادری شیمی روی صفحه نمایش آسان و فریبنده ای دارند و تسلط زیادی بر شخصیت هایشان دارند و تعاملات اضافی آنها واقعا به تقویت پیوند آنها کمک می کند. کوپلند نقش آرس را ایفا می کند و با ظرافت در خط بین احمقانه و تهدیدآمیز قدم می زند. امیدواریم با انجام اولین کتاب، مجریان برنامه بتوانند با تأمل در لحظات عالی فصل آینده غوطه ور شوند و به جای تلاش برای عجله در جستجوی خود، روی آنچه کار می کند تمرکز کنند.
تمام قسمت های پرسی جکسون و المپیکی ها اکنون در دیزنی پلاس در دسترس هستند. در اینجا همه چیزهایی است که در مورد فصل 2 می دانیم.