ساتیا نادلا مایکروسافت همه چیز در مورد هوش مصنوعی است

ساتیا نادلا: وقتی از GPT 2.5 به 3 رفتیم، همه این ویژگی های جدید را دیدیم. شروع به نشان دادن اثرات پوسته پوسته شدن کرد. ما نه تنها به او نحوه کدنویسی را آموزش دادیم، بلکه او در کدنویسی واقعاً خوب عمل کرد. بعد ایمان آوردم. فکر کردم، “وای، این واقعا عالی است.”

آیا یک لحظه آها بود که باعث شد تمام تلاش خود را بکنید؟

این توانایی برنامه‌نویسی بود که منجر به توسعه Copilot شد. اما وقتی برای اولین بار چیزی که اکنون GPT-4 نامیده می‌شود را در تابستان 2022 دیدم، تجربه‌ای فوق‌العاده بود. یک پرس و جو وجود دارد که من همیشه از آن به عنوان مرجع استفاده می کنم. ترجمه ماشینی برای مدت طولانی وجود داشته است و استانداردهای بسیار خوبی را تعیین کرده است، اما فاقد ظرافت برای به تصویر کشیدن معنای عمیق در شعر است. من که در حیدرآباد هند بزرگ شدم، آرزو داشتم بتوانم شعر فارسی بخوانم – به ویژه آثار مولانا، که به اردو و سپس به انگلیسی ترجمه شد. GPT-4 این کار را در یک لحظه انجام داد. این فقط ترجمه ماشینی نبود، چیزی بود که حاکمیت شعر را در دو مرز زبان حفظ کرد. و این خیلی باحال است.

مایکروسافت چندین دهه است که روی هوش مصنوعی سرمایه گذاری کرده است – آیا شما مدل زبان بزرگ خود را نداشتید؟ چرا به OpenAI نیاز داشتید؟

ما تلاش‌های خودمان را انجام داده‌ایم، از جمله مدلی به نام تورینگ که با Bing همراه بود و در Azure و هر چیز دیگری ارائه شد. اما من احساس کردم که OpenAI همان چیزی را دنبال می کند که ما هستیم. بنابراین به جای تلاش برای آموزش پنج مدل پایه مختلف، پایه‌ای می‌خواستم که مبنایی برای افکت پلت فرم باشد. بنابراین ما با هم متحد شدیم. آنها روی ما شرط می‌بندند، ما روی آنها شرط می‌بندیم. شما مدل‌های اولیه را ایجاد می‌کنید و ما در مورد آنها بسیار کار می‌کنیم، از جمله ابزارهایی برای هوش مصنوعی مسئول و ایمنی هوش مصنوعی. در پایان روز، ما دو شرکت مستقل هستیم که از نزدیک با هم و به شیوه‌ای منظم و منظم برای رسیدن به یک هدف کار می‌کنند، نه اینکه چندین تیم فقط کارهای تصادفی انجام دهند. ما گفتیم: “بیایید جلو برویم و چیزی بسازیم که واقعاً تخیل جهان را تسخیر کند.”

آیا خرید OpenAI را امتحان کرده اید؟

من در مایکروسافت بزرگ شدم و به روش‌های جالبی با شرکا در تعامل بودم. در آن زمان ما SQL Server را با همکاری نزدیک با SAP توسعه دادیم. بنابراین چنین چیزهایی برای من غریبه نیست. تفاوت این است که OpenAI ساختار جالبی دارد. غیر انتفاعی است

معمولاً به نظر می رسد یک قاتل معامله باشد، اما به نوعی شما و OpenAI یک راه حل پیچیده پیدا کرده اید.

آنها یک کسب و کار انتفاعی راه اندازی کردند و ما گفتیم: “ما با این کار خوب هستیم.” ما شراکت تجاری خوبی داریم. من این احساس را داشتم که این یک معامله پایدار بلند مدت است.

ظاهراً OpenAI برای کسب درآمد از معامله شما طراحی شده است، همانطور که مایکروسافت نیز این کار را انجام می دهد، اما محدودیتی در میزان سود حاصل از همکاری شما وجود دارد. وقتی به آن می رسید، مانند کالسکه سیندرلا است که به کدو تنبل تبدیل می شود – OpenAI به یک سازمان غیرانتفاعی خالص تبدیل می شود. آن وقت چه اتفاقی برای شراکت می افتد؟ آیا OpenAI می تواند بگوید: “ما کاملا غیر انتفاعی هستیم و نمی خواهیم بخشی از یک شرکت تجاری باشیم؟”